این رقابت درست به مانند یک مسابقه طولانی شطرنج میماند که کمپانیهای بزرگ جای بازیکنها نشسته و مهرهها هم همان کنسولها و امکاناتی است که ارائه میدهند. زمانی که مسابقه به اتمام میرسد، بازیکنها مهرههایشان را جمع کرده و برای رقابتی دیگر آماده میشوند اما در مسابقه بعدی استراتژی اهمیت بیشتری دارد چرا که بازیکنها حریفان خود را بهتر میشناسند. برخی از بازیکنها از اشتباهات خود و حریف خبر دارند و متاسفانه بعضی دیگر به پیروزیهای خود بیش از حد غره میشوند.
برای آنکه بتوانیم درک بهتری از بازی رقیبهای حال حاضر در نبرد بعدی داشته باشیم، باید نگاهی مختصر داشته باشیم به نسلهای پیش و اینکه چطور در طول زمان تجربیات هر نسل روی رقابت بعدی بین کمپانیها تاثیر گذاشتند.
در نسل هفتم کنسولها، یکی از برگهای برنده مایکروسافت معرفی زودتر (حدود یک سال) کنسولش یعنی ایکس باکس ۳۶۰ بود. از طرفی شرقیها که به موفقیت استثنایی پلی استیشن 2 مغرور شده و به راحتی ایکس باکس ارجینال را شکست داده بودند، ریسکپذیرتر بوده و ابایی از اعمال سیاستهایی دشوار نداشتند.
عرضه دیرتر پلی استیشن 3، قیمت بالاتر و البته معماری پیچیده کنسول باعث شد تا ایکس باکس 360 چند سال اول رقابت را به راحتی جلو بیافتد، آن هم در حالی که در همین دوره کنسول مایکروسافت از مشکل سختافزاری جدیای رنج میبرد که باعث سوختن مادربرد و روشن شدن چراغهای پاور میشد که گیمرها به آن اصطلاح «سه چراغ مرگ» را داده بودند. ایراد بزرگی که کنسول را غیر قابل استفاده میکرد اما با پشتیبانی خوب مایکروسافت در تعویض مدلهای خراب، عرضه مدلهای جدید با مادربورد سالم Jasper و کیفیت بهتر بازیهای مولتیپلتفرم روی ایکس باکس 360، سونی مجبور به عقب کشیدن از سیاستهای خود شد.
در این بین احتمالا نیازی نیست در مورد نینتندو و کنسول تکرار نشدنی Wii هم صحبتی کنیم. فروش و محبوبیت این کنسول به قدری بالا و خیره کننده بود که مایکروسافت و سونی میدانستند برای رسیدن به آن کاری از دستشان بر نمیآید و به رقابت بین خودشان برای جذب مخاطبین بازیهای حرفهایتر قانع شده بودند. رقابت در نسل هفتم بسیار تنگاتنگ و نزدیک پیش رفت و سونی با سرمایهگذاری قابل توجه روی بازیهای انحصاری و اصلاح سیاستهای اشتباهش حتی توانست در پایان نسل با اختلافی بسیار کم رقیبش را شکست دهد.
حالا قبل از آنکه به نسل هشتم و حال حاضر سفر کنیم، بیاید به شرایط هر سه بازیکن اصلی دنیای کنسول قبل از شروع این نسل، نگاهی داشته باشیم. سونی کارش را در نسل هفتم به سختترین شکل آغاز کرده بود، در چند سال ابتدایی شروع نسل حسرت ماندن در جایگاه سوم رقابت را چشیده بود و ارزش پیروزی نصف و نیمهای را که کسب کرده بود، به خوبی میدانست. نینتندو اعتقاد داشت که راز جذب مخاطبین را میداند و نیازی نیست هیچ درسی از حریفانش بگیرد. برای همین تصمیم گرفت عجله کند و استارت نسل بعد را زودتر از سونی و مایکروسافت بزند، آن هم با سختافزاری ضعیفتر از آن چیزی که انتظارش را داشتیم و با طراحی انقلابی و جدید که البته آنطور که باید فکر شده نبود.
در مدت زمانی کوتاه و بسیار زودتر از آنچه که انتظارش میرفت، Wii U ثابت کرد که نمیتواند موفقیت قبل را تکرار کرده و تا انتهای رقابت دوام بیاورد. اما بخش گیم و کنسول مایکروسافت در آن سوی میدان هم متاسفانه به دست فردی افتاده بود که تجربه و درک درستی از رقابت کنسولها نداشت و هم مایکروسافتی که تا لحظات آخر نسل قبل پیروز باقی مانده بود، احساس نمیکرد که راضی نگه داشتن مخاطب و داشتن او در کنار خودش تا چه حد مهم است.
دلایل پیروزی بیشک و شبهه سونی در این نسل تقریبا همه به شروع درست ژاپنیها در آغاز نسل بر میگردد. ایکس باکس وان نه قدرت کمتری نسبت به پلی استیشن 4 داشت و نه از ایراد سختافزاری خاصی رنج میبرد. موضوع آن بود که سونی با درس گرفتن از نسلهای پیش میدانست چطور بازی کند. اینکه چطور منتظر بماند حریف تمام کارتهایش را رو کند، عکسالعمل مخاطبین را ببیند و حالا با سیاستهایی کاملا مستقیم و تخریب کننده حریف را ضعیف جلوه دهد.
ایکس باکس وان به خاطر کینکت قیمت بیشتری دارد و کنسول بدون کینکت غیر قابل استفاده است؟ پلی استیشن 4 در نتیجه ۱۰۰ دلار ارزانتر بوده و هیچ گجت و ابزاری به اجبار همراه با کنسول عرضه نخواهد شد. نمیتوانید بازیهای ایکس باکس وان را با دوستان و اعضای خانواده به اشتراک بگذارید و هر ۲۴ ساعت هم کنسول برای چک کردن باید به اینترنت متصل شود؟ در پلی استیشن 4 هیچ خبری از چنین محدودیتهایی نیست. این قضیه حتی تا حدی ادامه پیدا کرد که سونی به راحتی با سادهترین و کماهمیتترین ویژگیها و اعداد و ارقام هم بازی میکرد. ایکس باکس وان تنها میتواند ۵ دقیقه انتهایی گیمپلی شما را ضبط کند؟ ما تا ۱۵ دقیقه را ممکن کردیم.
اما حالا در انتهای این نسل و زمان کمی که تا خوردن سوت آغاز نسل نهم باقی مانده، با رهبری درست فیل اسپنسر، مایکروسافت آن شرکت بیتجربه و یک دنده شروع این نسل نیست. در حال حاضر اتفاقا همه نگاهها به مایکروسافت و کنسول جدیدش است و باید اعتراف کرد که ردموندیها در هایپ و ایجاد هیجان بهتر از ژاپنیها عمل کردند.
فاصله زیاد و برتری قابل توجه پلی استیشن 4 در این نسل مایکروسافت را به سمت ارائه سرویسها و قابلیتهایی فوقالعاده کاربردی و کاربرپسند سوق داد که حالا حتی اگر مایکروسافت بخواهد هم نمیتواند از آنها پا پیش بکشد. از طرفی هر چقدر که تصاویر پتنتها و ظاهر نسخه DevKit پلی استیشن 5 از نظر تقریبا همه مخاطبان عجیب و زشت است و سونی هم برای راحت کردن خیال گیمرها از ظاهر کنسول بعدیاش اقدامی نمیکند، حالا میدانیم Xbox Series X دقیقا چه شکلی است و چه ظاهر زیبا و هیجانانگیزی دارد.
هر دو کنسول همزمان عرضه میشوند اما مایکروسافت با تبلیغات و دادن اطلاعات بیشتر چون نسل هفتم توانسته نگاههای نخست را جذب خود کند آن هم اطلاعاتی که در آنها خبری از محدودیتهای احمقانه و ناامید کننده نیست. همهچیز به سود مایکروسافت است اما سونی همچنان میتواند ورق را به نفع خودش برگرداند اگر از یاد نبرد که نبردهای قبلی چه درسی به آنها داده است؛ اینکه مغرور نشوند و حریف را دست کم نگیرند.
مایکروسافت هم درسش را گرفته و به خوبی میداند که نباید زودتر از رقیب همه کارتهایش را نشان دهد و از تمام ویژگیهای کنسولش پرده بردارد. شکست دادن چنین رقیبی به آسانی گذشته نیست. سونی به نظر میرسد با منتظر ماندن برای مایکروسافت در عوض فرصتهایی چون E3 و مراسم The Game Awards برای جذب مخاطبین را از دست داده و از طرفی ممکن است همین انتظار و هیجانها مایکروسافت را به افشای اطلاعات بیشتر و کاملتر وسوسه کند، فرصتی فوقالعاده برای سونی تا دوباره مورد به مورد ویژگیهای کنسول رقیب را به سخره بگیرد.
یک میدان جنگ را تصور کنید که در یک سوی آن عضو جدیدی از خانوادهای ۲۵ ساله و قدیمی ایستاده، در سمتی دیگر Xbox Series X را داریم که نتیجه درس گرفتن از اشتباهات دو نسل پیاپی است و در انتها نینتندو که نه تنها بازیهایش همچنان جادوی منحصربفرد خود را دارند، بلکه کنسول آخرش همان رویایی را به تحقق پیوسته که Wii U در آن شکست خورد. اگر همه چیز درست پیش برود، قرار است شاهد یکی از هیجانانگیزترین و تنگاتنگترین رقابتهای کنسولی باشیم.